وزیری از بدنه صنعت/آیا می توان از این فرصت گذشت؟ یادداشت : سجاد محمودیانتخابات با همه خوشی و ناخوشی هایش تمام شد.کابینه سیزدهم از مجلس رای اعتماد گرفت و اکنون در مرحله انتخاب مدیران هستیم.چه خوب می بود اگر یک بار برای همیشه مشکلات قدیمی و خاک خورده ی استان بوشهر در حیطه انرژی لیست […]
وزیری از بدنه صنعت/آیا می توان از این فرصت گذشت؟
یادداشت : سجاد محمودی
انتخابات با همه خوشی و ناخوشی هایش تمام شد.کابینه سیزدهم از مجلس رای اعتماد گرفت و اکنون در مرحله انتخاب مدیران هستیم.
چه خوب می بود اگر یک بار برای همیشه مشکلات قدیمی و خاک خورده ی استان بوشهر در حیطه انرژی لیست شده تا یک نقشه راهی ترسیم بشود!!!
چه خوب می بود اگر که مدیران ما این بار برای خودشان تلاش نکنند!!!
چه خوب می بود که این بار بزرگان استان،مسئولانی از بدنه مردمی همین استان را پیشنهاد داده و به مثابه جنگ ،سکان امور و مدیریت را به عهده ایشان گذاشته و بیشتر از این به نداشتن مدیران بومی و جوان در استان صحه نگذاشته و خودزنی نمی کردند.
و چه خوب می بود این بار مسئولان،نمایندگان استان را برای رسیدن به خواسته های مردمشان یاری کنند.
و چه و چه….!!!
آرزو بر جوانان عیب نیست و شاید رویای صادقه ای باشد و نوید تعبیرش از نزدیکی ها سو سو می زند.تعبیر خواب خوش و رویای پیشرفت استان بوشهر به دست نیروهای پرورش یافته در کنار نمایندگان دلسوز،در این خطه براستی چه خوش است.
استان بوشهر با دارا بودن قسمت اعظمی از صنایع و نمادهای برتر بازار سرمایه،عملا یکی از استان های پیشرو در تحقق بودجه ی کشور بوده است.علی رغم اینکه به این استان همیشه بعنوان یک سفره پهن و محلی برای کاراموزی مدیران یک شبه و با پشت پرده نگاه می شود،متخصصان بومی همیشه با صداقت و نجابتی که داشته اند همیشه برای اعتلای این صنعت در کنار مدیران ناکارامد تلاش داشته اند که ما تجلی آن را می بینیم.
نگارنده پس از مقدمه چینی و تحقیقات و پرس و جو تلاش دارد مشکلات حیطه انرژی را یک به یک نام ببرد.حتما مواردی وجود دارد که شاید در این سیاهه نباشد که انشالله بر بنده ببخشایند ضمن اینکه پیشاپیش از اطاله کلام پوزش میطلبم.
خوشحالیم به جهت اینکه شخصی از بدنه ی صنعت انرژی،اینبار سکان این اسب سرکش به میزبانش را در دست گرفت و انشاله با رویکردی که ایت الله رییسی دارند و همچنین به کمک حضرتعالی بعنوان مدیری برامده از فرهنگ اصیل جنوب کشور،امید داریم بزودی تجلی ان را در استان بوشهر بعنوان مهد انرژی و درآمد و ثروت ملی،خاصه شهرستان های جنوبی نظاره گر باشیم.
۱-بهداشت و درمان و مشکلات این حیطه
۲-عمران و ابادی شهرها و مشکلات این حیطه
-نامعلوم بودن محل هزینه کرد عوارض الایندگی و نحوه محاسبه و اطلاق ان به شهرستان ها برای عموم مردم
-کمبود بدیهیات شهری متناسب با این صنعت اعم از کمربند سبز شهری،اسفالت مناسب،روشنایی مکفی مسیرهای مواصلاتی و ناایمن بودن ان ها خصوصا در هنگام بارندگی
-نداشتن امکانات در خور شان این صنعت اعم از ورزشگاه مجهز،پیست ها و اماکن و تیم های ورزشی(بدلیل عدم پشتیبانی شرکت ها و ترجیح آن ها به پشتیبانی از دیگر تیم های محلی یا کشوری خارج از استان)در شهرها
-اسیدیته شدن باران ها و خسارت به اماکن مردم محروم از منافع صنعت
۳-اشتغال و مشکلات این حیطه
قابل عرض است که اشتغال به مقوله ای برای سنجش توانایی نمایندگان(خصوصا جنوب استان بوشهر بدلیل تاثر از این صنعت)و شاید اصلی ترین ملاک تبدیل شده است که متاسفانه با بی مهری مدیران شما مواجه شده ایم.از این رهگذر بشما برادر عزیز ومدیر خدوم اعلام می دارم که تک تک مردم استان بوشهر از مدیران شما دل خوشی ندارند و خواسته اصلی شان تغییر و جایگزینی با یک شخص بومی می باشد.
مدیرانی که عمدتا بدون طی پله های ترقی،صرفا با زد و بند تهران نشین ها به این صندلی دست یافته و دود ناشی از بی تجربگی و اسیر شدن در حلقه های مشورتی خاصش به چشم مردمی می رود که امید دارند با تغییر مدیر مذکور،شرایطشان تغییر کند دریغ از اینکه مافیای پشت پرده نمی خواهد شهد شیرین داشتن یک شغل و امکانات ابرومند به مردم چشانیده شود و این مدیران خشنودی مافیا را به خشنودی خلق الله ترجیح می دهند.
میطلبد حضرتعالی که نجابت خطه جنوب را با گوشت و پوست و استخوانتان لمس کرده اید یک بار به ما اعتماد کنید و در چینش مهره هایتان از متخصصین بومی استفاده کنید و در ادامه تقاضا داریم با تشکیل یک تشکل ناظر مردم نهاد با اختیار حقوقی،نظارت را به خود ما واگذار و یک منوپلی را برای انتقال نقطه نظرات راه اندازی کرده تا از نواقص و مشکلات مستقیما اگاه و تغییرات را متناسب با خواسته مردم اعمال کنید و نهایتا تحقق شعار اصلی رییس جمهور محترم را شاهد باشیم.
در ادامه بحث اشتغال چند میوه ممنوعه را خدمتتان به نگارش در می اورم.
-ناحقی اشکار در فرایند اخذ مصاحبه توسط مصاحبه گیرندگان از نفر بومی در مقابل نفر غیر بومی
-مصوبات دست و پا گیر هلدینگ ها خصوصا خلیج فارس مبنی بر تکمیل چارت از نیروی های رسمی شرکت های منطقه که این یعنی نیروی نخبه ی بومی از خارج از چارت برای سکانداری این مجموعه ها وارد نگردد و صرفا یک راهی برای مهره چینی مدیران بازنشسته و رانتی از دیگر شرکت ها می باشد.
-تبعیضات اشکار بین دریافتی های نیروهای بومی و غیر بومی در عموم شرکت های منطقه ویژه که به بهانه های بسیار بی اساسی اعم از نزدیکی به منزل (کسر بلیط هواپیما و حق اسکان و کمپ )مدرک تحصیلی و سابقه و…انجام می گیرد که نمونه آن اعتراضات فاز ۱۳ پارس جنوبی و پتروشیمی کاویان می باشد.
-تبعیض بسیار وحشتناک و دردآور در ارتفا نفرات بومی که بدلایلی براحتی تحت شرکت های تامین نیرو بکارگیری و چندین سال را تحت ظلم و تبعیض و حقوق بمراتب پایین تر سر می کنند که معمولا بجهت نا امیدی از تغییر وضعیت،از کار دست کشیده و غیر مستقیم راه را برای ورود نفرات با لابی باز می کنند.
-وجود شرکت های متعدد تامین نیرو و پیمانکار که در سطح پالایشگاه و پتروشیمی و نیروگاه بواسطه رانت و لابی مدیران فعالیت پررنگی داشته و هدفی جز حق خوری و کسب سود از دهان زن و فرزند شاغل مربوطه ندارد.
-فعال بودن باندهای بازنشستگان در پالایشگاه ها و پتروشیمی های منطقه (با مالکیت وزارات دفاع،کار و رفاه،نفت و آموزش و پرورش)که با مهره چینی علنا شمشیر خود را برای امیدواران به اشتغال نخبه ها و فرزندان متخصص این خطه از رو بسته اند.
-تناسب نداشتن محل های اخذ مصاحبه و محل کار که باید گفت چه دلیلی دارد که برای اشتغال در پتروشیمی های عسلویه ،مصاحبات ان در تهران گرفته شود جز منصرف شدن عده ای از کارجویان بجهت هزینه های سفر و مهندسی مصاحبات
-سهمیه های استخدامی که این روزها لقلقه ی تمسخرگونه ی مردم بوده و علی رغم ملی بودن طرح های این منطقه،میبینیم که در دیگر طرح های ملی کشور،سهمیه ی صد در صدی بومیان رعایت شده ولی در این منطقه سهمیه ی اسمی ۵۰درصد (عملا شاید نصف این مقدار که بروش های مختلفی توسط استادان خبره نیروی انسانی امارسازی و به مراجع زودباور منتقل می گردد)هم شوخی بیش نیست.استدعا داریم گزارشی از وضعیت نیروی انسانی تک تک شرکت های منطقه را درخواست و از طریق سامانه ای صحت ان را از کارکنان و مردم این منطقه جویا شوید .مجموعه های نیروی انسانی تا کنون به روش های مختلف خود را عادل در استخدامات نشان داده اند منتهی برای غیر بومیان و میطلبد این بار تشکلات مردم پایه نظارت داشته باشند.
-نداشتن مدیران بومی در سطوح میانی و عالی صنعت انرژی که علی رغم وجود نخبگان متخصص،ما باید نظاره گر ورود با لابی و کسب تجربه نیروی صفر جهت پیمودن یک شبه ره صدساله (پست هایی که در تهران و با لابی تقسیم و تخصیص داده می شود)باشیم.
-همسان نبودن کارکنان قراردادی با کارکنان پیمانی
-عدم اجرای کامل طرح طبقه بندی مشاغل
-تعریف بومی که توسط نمایندگان متنفذ دچار تغییر و مصادره می گردد
-نبود دانشگاه معین وزارت نفت علی رغم تاثیرپذیری از انرژی در استان بوشهر
خبرنگار
این مطلب بدون برچسب می باشد.
مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه خبری: قاسم احمدی تمامی حقوق این سایت محفوظ است.