واضح است که درد، مشکلات و خواستههای مردم یک شهر را کسی بهتر درک میکند که سالها در میان آنان زیسته باشد. مدیری میتواند سکان شهر را در مسیر درست و مطلوب مردم آن دیار هدایت کند که هم با فرهنگ، منش و باورهای اجتماعی آن جامعه آشنا باشد و هم از جنس مردم همان شهر باشد. در چنین شرایطی، پیوند میان مردم و مسئول، به پشتوانهای دوطرفه بدل میشود؛ مردم تکیهگاه مسئول هستند و مسئول نیز تکیهگاه مردم.
در یک نگاه علمی و عقلانی، معیار اصلی برای انتخاب مدیر، «شایستگی» و «تخصص» است، اما تجربه نشان داده که وقتی این تخصص با بومیبودن و ایمان و تعهد همراه شود، نتیجهای ماندگارتر و کارآمدتر به بار میآورد. یک مدیر بومی، به دلیل شناخت دقیق از موقعیت اجتماعی، اقلیمی و فرهنگی شهر، تصمیمهایی میگیرد که واقعبینانهتر، عملیتر و متناسبتر با شرایط واقعی است.
نمونههای موفق بسیاری در سالهای اخیر در شهرهای جنوبی کشور دیدهایم؛ هر جا که مسئولیت به فردی بومی، متعهد و متخصص سپرده شده، روند پیشرفت ملموستر بوده است. زیرا او نهتنها مدیریت میکند، بلکه احساس تعلق دارد؛ تعلق به خاک، مردم، تاریخ و آیندهی همان سرزمین.
ما باید به نیروهای خودی اعتماد کنیم. بسیاری از مدیران بومی، در طول سالهای خدمت، ثابت کردهاند که در کنار تعهد کاری، نگاه انسانی و اخلاقی را نیز فراموش نکردهاند. چنین مدیری نه از بیرون مینگرد، بلکه از درون میفهمد؛ نه صرفاً با آمار، بلکه با احساس مردم قضاوت میکند.
در مناطق جنوبی مانند استان بوشهر( به ویژه جنوب استان)، که ترکیبی از فرهنگ، مهاجرت، اقتصاد انرژی و چالشهای توسعه شهری در هم تنیده شده، وجود مسئولان بومی ارزش مضاعفی دارد. چرا که آنان نهتنها به بافت محلی آشنا هستند، بلکه زبان و رفتار مردم را نیز میشناسند. این شناخت فرهنگی، یکی از مؤثرترین ابزارهای مدیریتی در جوامع محلی است.
تجربهی مدیریتی در سطح کشور نیز نشان داده است که مسئولان بومی در کنار تخصص، تعهد عاطفی بیشتری نسبت به سرنوشت شهر خود دارند. آنان از اعتماد مردم تغذیه میکنند و مردم نیز به صداقت و شناخت آنها تکیه میکنند. این رابطهی دوطرفه، مهمترین عامل در موفقیت هر طرح عمرانی، فرهنگی یا اجتماعی است.
امروز که کشور بیش از هر زمان دیگری به مدیرانی واقعنگر، مردمی و مسئول نیاز دارد، اعتماد به نیروهای بومی میتواند گرهگشا باشد. جوانان، فرهنگیان، کارآفرینان و نخبگان بومی هر منطقه، اگر مورد اعتماد و حمایت قرار گیرند، بیشک میتوانند تحولات بزرگی رقم بزنند.
البته بومی بودن به تنهایی کافی نیست؛ تعهد، ایمان، تخصص و صداقت، چهار ستون اصلی مسئولیت پذیریاند. اما اگر این ویژگیها در وجود یک مدیر بومی جمع شوند، او به سرمایهای بیبدیل برای شهر تبدیل خواهد شد. چنین مدیری، هم ریشه در مردم دارد، هم دل در گرو پیشرفت آنان.
شهرداریها و شوراهای اسلامی شهر، زمانی به بلوغ مدیریتی میرسند که در مسیر «اعتماد به نیروهای بومی» گام بردارند. زیرا بومیها نه تنها به آبادانی شهر میاندیشند، بلکه آیندهی فرزندان خود را در همان شهر میبینند.
در پایان باید گفت: بومی بودن، اگر با تعهد و ایمان همراه شود، نه فقط یک ویژگی، بلکه یک «ثروت مدیریتی» است. مسئول بومی، سرمایهای است که از دل مردم برمیخیزد و برای مردم میتپد.
یادداشت: حسین اندیک، فعال فرهنگی، هنری و اجتماعی
خبرنگار
مدیر مسئول و صاحب امتیاز پایگاه خبری: قاسم احمدی تمامی حقوق این سایت محفوظ است.